مهربان ترین پدر

غریم به معنی بدهکار و بستانکار است که یکی از القاب امام زمان (ع) نیز می باشد

مهربان ترین پدر

غریم به معنی بدهکار و بستانکار است که یکی از القاب امام زمان (ع) نیز می باشد

سیمای امام زمان (عج) در قرآن

سیمای مهدی در قرآن

 تردیدی نیست که از نظر جامعه‌‌‌‌ی اسلامی، کلیه مفاهیم و معتقدات اصیل اسلامی ریشه در کلام الهی دارد و عقیده به ظهور حضرت مهدیعلیه‌السلام نیز که از آموزه‌های اصلی اعتقادات شیعه است به صورت کلی در کتاب خدا «قرآن کریم» تجلی یافته و این کتاب بزرگ آسمانی در این زمینه مانند زمینه‌های دیگر, یک بحث کلی و اصولی را مطرح نموده و فرا رسیدن آن روز فرخنده و مبارک را به تمام پیروان اسلام بشارت داده است به ویژه آیات متعددی در قرآن آمده است که ... (ادامه)

ائمه اطهارعلیه‌السلام‌ در بیان تفسیر و تأویل آنها را به وجود مقدس حضرت مهدیعلیه‌السلام و ظهور مبارک آن حضرت شرح و تبین کرده‌‌اند از جمله‌‌ی آنچه در موضوع آیات تأویل شده به ابعاد گسترده‌ی شخصیت امام زمان (عج) گماشته شده است کتاب «المحجَّة فیما نزل فی القائم الحجة» نوشته سید هاشم بحرانی دانشمند قرن 11 و 12 هجری است. (ترجمه این کتاب به نام «سیمای حضرت مهدیعلیه‌‌السلام در قرآن» می‌باشد) در این اثر گرانقدر 120 آیه از قرآن آمده است که در ذیل هر آیه احادیثی مبنی بر تأویل آن آیه نقل شده است که همه در بیان خصوصیات و برنامه‌های حکومت آن امام همام می‌باشد.

در این قسمت به اختصار سعی شده است به تعدادی از آن آیات اشاره شود.

      « وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین»

- و ما اراده کرده‌‌‌‌‌‌ایم که بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان قرار دهیم. سوره قصص/5

- در این آیه خداوند بر سه مسئله تکیه نموده است که عبارتند از:

1- می‌خواهیم مستضعفان را مشمول نعمتهای خود سازیم.

2- آنان را پیشوایان قرار دهیم.

3- می‌خواهیم آنان را وارثان حکومت روی زمین مقرر داریم و این بشارتی است در زمینه‌ی پیروزی حق بر باطل و ایمان بر کفر و این بشارتی است برای همه‌ی انسانهای آزاده و خواهان حکومت عدل و داد و بر چیده شدن بساط ظلم و جور.

امام علی علیه‌  السلام پیرامون آیه مورد بحث می‌فرماید:

این گروه آل محمّدصلی‌الله‌علیه‌و‌آله هستند. خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری که بر آنان وارد می‌شود بر می‌انگیزد و به آنها عزت می‌دهد و دشمنانشان را خوار و ذلیل می‌کند.1

-کلمه‌ی مستضعف از ماده‌ی ضَعُف به معنای ناتوانی است ولی وقتی این کلمه به باب استفعال می‌رود به معنی کسی است که او را به ضعف کشانده و در بند و زنجیر و ناتوانی نگاه داشته‌‌اند‌ 

بنابراین مستضعف کسی نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد بلکه کسی است که نیروهای بالفعل و بالقوه دارد. اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته. ولی با این حال در برابر بند و زنجیری که بر دست و پایش نهاده‌‌‌‌‌‌‌‌اند تسلیم نیست و پیوسته تلاش می‌کند تا زنجیرها را بشکند و آزاد شود.

خداوند به چنین گروهی وعده‌‌‌‌ی یاری و حکومت در زمین داده است نه افراد بی دست و پا و ترسو که حتی حاضر نیستند فریادی بکشند تا چه رسد به اینکه پا در میدان مبارزه بگذارند.

البته مستضعف اقسامی دارد:

1- مستضعف فکری و ذهنی                                                   

2- مستضعف اقتصادی

3- مستضعف اخلاقی                        

4- مستضعف سیاسی و آنچه بیشتر قرآن روی آن تکیه کرده همان مستضعفین سیاسی و اخلاقی می‌باشند.

 «الم. ذلِِِِِِِِِِِِِِِِکَ الکِتابُ لارَیبَ فیهِ هُدَیً لِِلْمُتَقین. اَلَذینَ یُوْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وََ یُقیمُونَ الْصَّلوةَ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُو‌‌نَ.»

- الم از اسرا و رموز قرآن است.

 -این کتاب که هیچ تردیدی در آن نیست. روشنگر  راه پرهیزگاران است. آنانکه به غیب ایمان آوردند و نماز را بر پای دارند و از آنچه به ایشان روزی داده‌ایم انفاق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنند.

سوره‌‌‌‌‌‌‌ بقره/1 تا 3

در آیات مورد بحث ویژگیهای متقین و پرهیزکاران مطرح شده است که عبارتند از:

1- ایمان به غیب            2- اقامه صلوه             3- انفاق

ایمان به غیب نقطه جدایی مؤمنان از غیر مؤمنان است.

مؤمنان مرز جهان ماده را شکافته و خود را از چهار دیواری آن گذرانده‌‌‌‌‌‌‌اند. آنان با این دید وسیع با جهان فوق العاده بزرگتری ارتباط دارند در حالی که مخالفان آنان اصرار دارند انسان را هم چون حیوانات در چهار دیواری جهان ماده محدود کنند.

- امام صادقعلیه‌السلام در جواب سائل که از او پیرامون این آیه توضیح خواست می‌فرماید:

 متقیان شیعیان علیعلیه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌السلامهستند و غیب همان حجت پوشیده از نظرهاست.2

جابر بن عبد الله انصاری از رسول خداصلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الله‌‌‌‌‌علیه‌و‌‌آله در حدیثی که امامان دوازده‌‌‌‌‌‌گانه را می‌شمرد چنین نقل می‌‌‌کند که رسول خداصلی‌‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود:

خوشا به حال صبر کنندگان در زمان غیبت قائم علیه‌السلام.

خوشا به حال کسانی که بر محبت ائمه دوازده‌‌‌‌گانه پا بر جا می‌‌‌مانند همانها هستند که خداوند در کتاب خود قرآن این چنین وصفشان نموده آنانکه به غیب ایمان آورند آن گاه ‌فرمود:

آنان حزب خدایند. آگاه باشید که حزب خداوند پیروزند.3

 « وَ ذَکِّرْهُمْ بِاَیّامِ اللهِ»

 -و ایام الله را به آنها متذکر شو. روزهای خداوند را به یاد آنان بیاور.

سوره ابراهیم/5 

مسلماً همه روزها، ایام الله است همانگونه که همه مکانها متعلق به خداست، اگر نقطه خاصی بنام بیت الله (خانه خدا) نامیده شده، دلیل بر ویژگی آن است. همچنین عنوان ایام الله مسلماً اشاره به روزهای مخصوصی است که امتیاز و روشنایی و درخشش فوق العاده‌‌‌ای دارند.

و اصولاً باید بگوئیم (اَیّامُ الله) تمام روزهایی است که دارای عظمتی در تاریخ زندگی بشر است.

بنابراین هر روز که یکی از فرمانهای خدا در آن چنان درخشیده که بقیه امور را تحت الشعاع خود قرار داده از ایام الله است.

هر روز که فصل تازه‌ای در زندگی انسانها گشوده، و درس عبرتی به آنها داده و ظهور و قیام پیامبری در آن به وقوع پیوسته، و یا طاغوت و فرعون گردنکشی در آن روز به قعر دره نیستی فرستاده شده و خلاصه هر روز که حق و عدالتی بر پا شده و ظلم و بدعتی از بین رفته همه آنها را می‌ توان ایام الله نامید.

امام باقرعلیه‌السلام در حدیثی می‌فرماید: روزهای خداوند عزّ و جلّّ سه روز است:

روزی که قائم بپا خیزد، و روز رَجعت، و روز قیامت می‌باشد.

 « یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنُوا اُصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ التَّقُوا اللهَ لَعَلّکُمْ تُفْلِحُون»

- ای کسانی که ایمان آورده‌اید صبر پیشه سازید و در برابر دشمنان نیز استقامت کنید و از مرزهای خود مراقبت کنید. و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید.

سوره آل عمران/ 200

این آیه آخرین آیه سوره‌‌‌ی آل عمران است و بر چهار برنامه ارزشی تکیه نموده:

1- صبر در مقابل مشکلات و خواسته‌ها و تمایلات

2- صبر و استقامت در مقابل دشمن  

3- مراقبت از مرزها

4- پرهیزکاری

کلمه‌ی صبر به معنای ایستادگی در برابر مشکلات، کلمه‌ی صابروا امر از باب مفاعله است یعنی از مصابره است و به معنای صبر و پایداری در برابر صبر و استقامت دیگران است.

بنابراین قرآن در مرحله اول دستور به استقامت می‌دهد که هر گونه جهاد با نفس و پایداری در برابر حوادث و مشکلات را شامل می‌‌شود، و در مرحله دوم دستور به استقامت در برابر دشمن را می‌‌ دهد و این خود نشانگر این است که تا ملتی در جهاد با نفس و اصلاح نقاط ضعف درونی پیروز نشود پیروزی او بود دشمن خارجی ممکن نیست.

امام باقرعلیه‌السلام پیرامون آیه شریفه مورد بحث که می‌فرماید:

ای کسانی که ایمان آورده‌اید صبر کنید و یکدیگر را به صبر وا دارید و مرابطه نمایید فرموده است: صبر کنید بر ادای فرائض و پیایداری و استقامت کنید در مقابل دشمن و با امامتان که انتظار ظهورش را می‌کشید مرابطه نمایید و خود را به رشته ولایت او ببندید.

 « وَ الْعَصْرِ. اِنَّ الْاِنْسانَ لَفی خُسْرٍ. اِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَعََََمِلوُا الصّالِحاتِ وِ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالْصَّبْرِ»

- سوگند به عصر که انسانها همه در زیانند مگو کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌‌‌‌‌‌اند و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نموده‌اند.

سوره والعصر

واژه‌ی عصر به معنای فشردن است. خُسر و خسران به معنای کم شدن سرمایه است. تواصی به معنای آنست که بعضی، بعضی دیگر را سفارش کنند. حق به معنای واقعیت است. صبر به معنای شکیبایی و استقامت است.

قرآن کریم برای نجات بشر از آن خسران عظیم برنامه جامعی تنظیم کرده که در آن بر چهار اصل تکیه شده است:

1- ایمان           2- اعمال صالح             3- سفارش به حق               4- سفارش به استقامت

درباره‌ی واژه‌ی عصر که در این سوره آورده بین مفسران اختلاف است بعضی از مفسران می‌گویند مراد از (عصر) همان وقت عصر است.

عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای دیگر عصر را اشاره به سراسر زمان و تاریخ بشریت دانسته‌‌اند. برخی دیگر آن را اشاره به انسانهای کامل می‌دانند که عصاره عالم هستی و جهان آفرینش هستند. بعضی از مفسران می‌گویند         (عصر) همان نماز عصر است به خاطر اهمیت ویژه‌ای که در میان نمازها دارد. زیرا آنها (صلوة  وسطی) را که در قرآن روی آن تأکید شده نماز عصر می‌دانند.

جمعی از مفسران عصر را قسمت خاصی از زمان مانند عصر ظهور اسلام و یا عصر قیام مهدی موعودعلیه‌السلام که دارای ویژگی و عظمت خاصی در تاریخ بشر می‌دانند.

مفضل بن عمر می‌گوید از امام صادقعلیه‌‌‌‌‌السلام پیرامون این سوره سؤال کردم امامعلیه‌‌‌السلام فرمود:

سوگند به عصر. منظور از عصر، عصر ظهور و خروج قائمعلیه‌السلاماست همانا انسان در زیانکاری و خسران است(یعنی دشمنان ما) در زیانند. مگر آنانکه ایمان آوردند یعنی(آنانکه به آیات ما ایمان آوردند) و کارهای نیک انجام دادند. یعنی(با مساوات برادران دینی) و یکدیگر را به حق سفارش نمودند. یعنی(به امامت) و یکدیگر را به صبر و پایداری سفارش نمودند. یعنی(در دوران فترت).(یعنی زمان غیبت که عقائد مردم سست می‌شود.)4

 « وَ قُلْ جاءَ الْحَقَُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ. اِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»

- بگو که حق آمد و باطل نابود شد که البته باطل رفتنی و نابود شدنی است.

سوره اسراء/81

در این آیه شریفه، طبیعت حق و باطل مورد بحث است که باطل نابود شدنی است اگر چه جولانی دارد ولی دوام و بقائی نخواهد داشت و سر انجام پیروزی از آن حق و طرفداران حق خواهد بود.

در برخی از روایات جمله(جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ) به قیام مهدی موعودعلیه‌السلام تفسیر شده است.

امام باقرعلیه‌السلام فرمود: معنای این آیه این است: هنگامی که امام قائمعلیه‌السلام قیام کند دولت باطل بر چیده می‌شود.5

در روایت دیگری به ما رسیده است هنگامی که مهدیعلیه‌السلام تولد یافت بر بازویش این جمله نقش بسته بود.

« جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ. اِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»

 « وَ ذلِکَ دینُ الْقَیِِّّمة»

- و این است آیین مستقیم و پایدار.

سوره بینه/25

سوره‌ی بینه اشاره به رسالت جهانی پیامبر اکرمصلی‌‌الله‌علیه‌‌و‌آله و آمیخته بودن آن با دلائل و نشانه‌هایی روشن می‌‌کند.

رسالتی که قبلاً آن را انتظار می‌کشیدند ولی هنگامی که به سراغشان آمد گروهی به خاطر اینکه منافع مادیشان به خطر می‌افتاد به آن پشت کردند در ضمن این حقیقت را نیز در بر دارد که اصول دعوت انبیاء مانند ایمان و توحید و نماز و روزه اصولی است ثابت و جاودانی که در همه ادیان آسمانی وجود داشته است.

آیه فوق اشاره به همین مطلب است که این اصول، یعنی توحید خالص، و نماز، که همان توجه به خالق، و زکات که همان توجه به خلق است از اصول ثابت و پا بر جای همه ادیان است بلکه می‌توان گفت اینها در متن فطرت آدمی قرار دارد.

زیرا از یک سو سرنوشت انسان بر مسئله توحید است و از سوی دیگر فطرتش او را دعوت به شکر منعم و معرفت و شناخت او می‌کند و از سوی دیگر روحیه اجتماعی و مدنیت انسان او را به سوی کمک به محرومان فرا می‌خواند.

بنابراین ریشه این دستورات به صورت کلی در اعماق همه‌ی فطرتها جای دارد. لذا در متن تعلیمات همه انبیای پیشین و پیامبر اسلامصلی‌الله‌علیه‌و‌آله قرار گرفته است.

ابو بصیر از حضرت صادقعلیه‌السلام روایت کرده که پیرامون قول خداوند عزّوجلّ (و این است دین استوار و آیین محکم و درست) فرمودند: همانا این دین حضرت قائمعلیه‌السلاماست.

 

« سَلامٌ هِیَ حَتّّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ»

- شبی است سرشار از سلامت و برکت و رحمت تا طلوع صبح.

سوره قدر/5

از این جهت شبی است سراسر سلامت زیرا قرآن در آن نازل شده است وهم عبادت و شب زنده داری آن معادل هزار ماه است و هم خیرات و برکات الهی در آن شب نازل می‌شود و هم رحمت خاص الهی شامل حال بندگان می‌‌گردد و هم فرشتگان و روح در آن شب نازل می‌‌گردند حتی طبق بعضی از روایات در آن شب شیطان در زنجیر است و با عنایت به این ویژگیها شبی است سالم و همراه سلامت.

بنابراین اطلاق سلام که به معنای سلامت است، بر آن شب به جای (سالم) در حقیقت نوعی از تأکید است.

بعضی گفته‌اند اطلاق سلام بر آن شب به خاطر این است که فرشتگان پیوسته به یکدیگر و یا به مؤمنان سلام عرضه می‌دارند.

بهر حال شبی است سراسر نور و رحمت و خیر و برکت و سلامت و سعادت و از هر جهت بی نظیر.  

راوی می‌گوید از امام صادقعلیه‌السلام شنیدم که آن حضرت می‌فرمود: پدرم امام باقرعلیه‌السلام به من فرمود: حضرت علی بن ابیطالبعلیه‌السلام در حالیکه حسن و حسینعلیه‌السلام در نزدش بودند سوره‌ی قدر را خواند. امام حسینعلیه‌‌السلام به آن جناب عرضه داشت ای پدر: گویی از دهان شما شیرینی دیگری دارد.

امیرالمؤمنینعلیه‌السلام به او فرمود: ای فرزند من و ای فرزند رسول خداصلی‌‌الله‌علیه‌و‌آلههمانا من در این سوره می‌دانم آنچه را که تو نمی‌دانی، زمانی که این سوره نازل شد. جدّت رسول خداصلی‌‌‌‌الله‌علیه‌و‌آله در پی من فرستاد پس آن را بر من خواند سپس برشانه راست من زد و فرمود:

ای برادر و جانشین و سرپرست من بر امتم بعد از من، و ای جنگ دشمنان من تا روزیکه بر انگیخته شوند.

این سوره برای توست بعد از من و برای فرزندانت بعد از تو، همانا برادرم جبرئیل که از فرشتگان است حوادث و کارهای امت مرا در سالشان را به اطلاع من رسانید.

به خداوند سوگند همانا این مسئله اطلاع دادن از حوادث و امور برای تو نیز خواهد بود. همچون خبر گرفتن نبوت و برای آن نور درخشانی است در دل تو و دلهای اوصیای تو تا طلوع فجر حضرت قائم علیه‌‌السلام.

« وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْاََمْوالِ وَ الأَنْفُسِ وَ القَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرین»

  قطعاً همه‌‌ی شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش درمال‌ها و جا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و میوه‌‌‌‌‌‌‌‌ها آزمایش می‌‌‌‌کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان.

سوره بقره/155

محمّد بن مسلم گوید: شنیدم که امام صادقعلیه‌‌السلام می‌‌‌فرمود: بیش از ظهور قائم‌‌‌علیه‌‌‌‌السلام نشانه‌‌‌‌هایی از جانب خدای تعالی برای مؤمنان به وجود خواهد آمد.(راوی گوید:) گفتم فدایت گردم آن نشانه‌‌‌‌‌ها چیست؟ حضرت فرمود: آنها فرمایش خدای عزّوجلّ است. « وَلَنَبْلُوَّنَّکُمْ؛ یعنی قطعاً شما را می‌آزمائیم» یعنی مؤمنین را قبل از ظهور قائمعلیه‌السلام به وسیله‌‌‌‌‌‌ «ترس و گرسنگی و کاستی در مال و جان و محصولات آزمایش می‌‌کنیم و صبر کنندگان را مژده بده.» فرمود: خداوند آنان (مؤمنین) را با ترس و وحشت از پادشاهان بنی فلان در آخر سلطنت آنان و گرسنگی در اثر گرانی قیمتها می‌‌‌آزماید (و کاستی در اموال) یعنی کساد داد و ستد و کمبود بهره و سود (و کاستی جانها) یعنی: مرگ فراگیر (و کاستی فرآورده‌ها) یعنی: سود و بهره‌ی اندک محصولات به کمی غلّه و زراعت و برکات میوه‌ها (و صابران را مژده بده) یعنی در این سختی‌ها، صبر کنندگان را به تعجیل خروج حضرت قائمعلیه‌السلام بشارت ده، سپس فرمود: ای محمّد! این تأویل این آیه است خداوند مفرماید: « تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمی‌‌‌دانند.»6

 « أَفَغَیْرَ دینِ اللهِ یَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّمواتِ وَالْاَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَ اِلَیْهِ یُرْجَعُون»

- آیا آنها غیر از آئین خدا می‌طلبند؟ (آئین او همین اسلام است) وتمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند از روی اختیار یا از روی اجبار، در برابر (فرمان) او تسلیم‌اند و همه به سوی او بازگردانه می‌شود.

سوره آل عمران/83

ابن سکیر گوید: از امام کاظمعلیه‌السلام درباره‌ی آیه‌ی شریفه‌ی:« وَ لَهُ أَسْلَمَ ....» سؤال کردم. حضرت فرمود: این آیه درباره‌ی حضرت قائمعلیه‌السلام نازل شده که در مشرق و مغرب زمین بر یهود و نصاری و ستاره پرستان و بی دینان و مرتدان و کفار خروج کند و اسلام را بر آنها عرضه فرماید، هر که به میل و رغبت اسلام آورده او را دستور به نماز و زکات و سایر واجبات می‌دهد و هر که امتناع کند گردنش را می‌زند تا در مشرق و مغرب جز خدا پرست باقی نمی‌ماند.7

 « وَعَدَ اللهُ الَّذینَ امَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ، لَیَسْتَخْلِفَنََّهُمْ فِی الْاَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمْ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَلَیُبَدِلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِِ خَوْفِهِمْ اَمْناً یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیئاً وَ مَن کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فََاوُلئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»

- خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده‌اند واعمال صالح انجام داده‌اند وعده داده که حتماً آنها را خلیفه روی زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان را خلافت روی زمین بخشید و دین وآیینی را که برای آنها پسندیده پا بر جا و ریشه‌دار خواهد ساخت و خوف و ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل می‌کند. آن چنانکه تنها مرا می‌پرستید و چیزی را برای من شریک خواهند ساخت و کسانیکه بعد از آن کافر می‌شوند فاسقند.

سوره‌‌‌ نور/55

از مجموع این آیه چنین بر می‌آید که خداوند به گروهی از مسلمانان که دارای دو صفت  هستند(ایمان و عمل صالح) سه نوید می‌دهد:

1- حکومت و خلافت روی زمین

2- نشر آئین حق به طور اساسی و ریشه‌‌‌‌دار در همه جا  

3- از میان رفتن تمام اسباب خوف و ترس و وحشت و نا امنی

 که نتیجه این سه برنامه این خواهد شد که با نهایت آزادی خدا بپرستند و فرمانهای او را گردن نهند و هیچ شریکی و شبیهی برای او قائل نشوند و توحید خالص را در همه جا بگسترانند.

بدیهی است که محصول تمام زحمات رسولان و تبلیغات پی‌گیر آنها و نمونه‌‌ی کامل حاکمیت توحید و امنیت کامل و عبادت خالی از شرک در زمانی تحقق می‌یابد که مهدی موعودعلیه‌السلام سلاله‌‌‌‌‌ی انبیاء و فرزند پیامبر ظاهر می‌شود و لذا مفسر برجسته مرحوم طبرسی در تفسیر این آیه می‌گوید: از اهل بیت رسول اکرمصلی‌‌الله‌‌‌‌علیه‌‌و‌آله روایت شده است که این آیه درباره‌ی مهدی آل محمدعلیه‌السلام است.

 « وَالْفَجْرٍ. وَ لَیالٍ عَشْرٍ. وَالْشَفْعِ وَ الْوَتْر. وَ الَّیْلِ اِذا یَسر»

- سوکند به فجر(سپیده دمیکه جهان روی روشن را می‌بیند) و به شبهای دهگانه. و سوگند به حق جفت و به حق فرد قسم به شب آنگاه که به روز روشن مبدل شود.

شرف الدین نجفی گوید: به طور مسند مرفوع از عمرو بن شمر از جابر بن یزید جُعفی، از حضرت ابی عبد الله امام صادقعلیه‌السلام روایت آمده که آن جناب فرمودند: فرموده‌ی خداوند عزّوجلّ: (وَ الْفَجْر) فجر همان قائمعلیه‌السلام است،(وَ لَیالٍ عَشْرً) امامانعلیه‌السلام از امام حسن مجتبی تا امام حسن عسکری هستند،(وَ الْشَفْعِ) امیرالمؤمنین و فاطمهعلیهما‌السلام می‌باشند،( وَ الْوَتْر) همان خداوند یکتاست که هیچ شریکی ندارد.(وَ الَیلِ اِذا یَسْر) منظور دولت    است که سرایت می‌‌کند تا دولت(قیام) حضرت قائم علیه‌السلام منتهی می‌گردد.

 « اَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلَکُمْ خُلَفاءَ الْاَرْضِ»

- آیا آن کیست که دعای بیچاره‌‌‌ی مضطر را به اجابت می‌رساند و رنج و غم را بر طرف می‌سازد و شما را جانشینان زمین قرار می‌دهد.

سوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نمل/62

محمد بن العباس: از عید بن زیاد، از حسین بن محمد بن سماعه، از ابراهیم بن عبد الحمید، از حضرت ابی عبد الله امام صادقعلیه‌السلام آورده که آن جناب فرمودند: هر گاه قائمعلیه‌السلام خروج کند به مسجد الحرام داخل می‌گردد، سپس روی به قبله (کعبه) نموده و پشت به مقام می‌کند سپس دو رکعت نماز می‌گذارد، آنگاه به پا می‌خیزد و می‌گوید: ای مردم؛ من نزدیکترین مردمان به آدم علیه‌السلام هستم، ای مردم من نزدیکترین مردمان به ابراهیمعلیه‌السلامهستم‌‌‌‌‌‌، ای مردم؛من نزدیکترین مردمان به اسماعیلعلیه‌السلامهستم، ای مردمان؛ من نزدیکترین مردمان به محمدصلی‌‌‌‌الله‌علیه‌و‌‌‌آله می‌باشم، سپس دستهایش را به سوی آسمان بر می‌دارد و دعا و تضرع می‌کند تا اینکه بر روی خود می‌‌‌افتد، و این است معنی فرموده‌ی خدای عزّوجلّ ‹آیا چه کسی (جز خداوند) است که دعای بیچاره‌ی مضطر را به اجابت می‌رساند و رنج و غم را بر طرف سازد و شما را جانشینان زمین قرار می‌دهد آیا خدایی جز خدای یکتا هست (هرگز نیست) ولی اندکی از شما متذکر این حقیقت شدند›

علی بن ابراهیم گوید: پدرم مرا حدیث داد از حسن بن علی بن فضال، از صالح بن عقبه، از حضرت ابی عبد الله امام صادقعلیه‌السلام که فرمود: این آیه درباره‌ی قائم از آل محمدعلیه‌‌‌السلام نازل شد، اوست به خدا سوگند آن مضطر هنگامی که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز گذارد و به سوی خداوند دعا کند، پس او را اجابت نماید و ناراحتی را بر طرف می‌سازد، و او را خلیفه‌‌ی در زمین قرار می‌دهد.

و در فرازی از دعای شریف ندبه چنین می‌خوانیم:

‹ اَیْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذی یُجابُ اِذا دَعا›

کجاست آن مضطری که هر گاه دعا کند دعایش مستجاب گردد.

و مسلم است کسی که دارای مقام و رتبه باشد. به طور قطع، وظائف و مأموریتی به عهد‌‌‌‌ه‌‌‌‌‌ی او گذاشته می‌شود و او زمانی می‌تواند مأموریت مُحوله را انجام دهد که مانع و رادعی در میان نباشد. که اگر دیگران مقام او را غصب نموده باشند و او را از انجام وظائف مربوطه‌اش باز دارند. و قدرت بر اخذ حق خود و انجام مأموریت را نداشته باشد و از بسیاری دشمن و جهات دیگر نتواند خود را و مأموریت خود را معرفی نماید. البته چنین کسی مضطر خواهد بود.

 « وَالسَّماءِ ذَاتِ الْبُرُوج»

سوگند به آسمان که دارای برجهای بسیار است.

سوره‌ بروج/1

نام گذاری این سوره به سوره‌ی بروج به تناسب همین سوگندیست که در آیه‌‌ی اول این سوره آمده.

شیخ مفید در کتاب اختصاص به سند متعدد از ابن عباس نقل می‌‌کند که گفت رسول خداصلی‌الله‌علیه‌‌و‌آله پیرامون این آیه چنین فرمود:

ذکر خداوند عزّوجلّ عبادت است. یاد من عبادت است و یاد علی‌علیه‌السلامعبادت است و یاد فرزندان علیعلیه‌‌‌السلامعبادت است. سوگند به آن که مرا به نبوت مبعوث کرد و بهترین مخلوقات قرارم داد. وصّی من برترین اوصیاست. و همانا او حجت خداوند بر بندگانش و خلیفه او بر مخلوقات او می‌باشد و فرزندانش بعد از من امامان هدایتگر می‌باشند.

بخاطر آنان خداوند عذاب را از اهل زمین جلو می‌گیرد و به سبب آنان آسمان را نگاه می‌دارد که جز به اذن او بر زمین افتد و به خاطر وجود آنان کوهها را نگاه می‌دارد که به حرکت در آیند و به واسطه‌‌‌ی آنان بر بندگان خویش باران می‌بارد و به خاطر آنان گیاه می‌رویاند.

ایشان به حق اولیای خداوند و خلفای راستین او می‌باشند شماره ایشان همان تعداد ماههاست که دوازده ماه است و به شماره نُقبای موسی بن عمران است.

و سپس رسول خداصلی‌الله‌‌‌‌علیه‌و‌آله همین آیه را تلاوت نمود آنگاه فرمود:

ای ابن عباس! آیا چنین می‌‌‌پنداری که خداوند به آسمان دارای برجهای آن باشد.

عرض کردم یا رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله: پس معنای آیه چیست؟

رسول خداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: اما منظور از آسمان من هستم، و منظور از برجها، امامان بعد از من می‌باشند که نخستین آنها علیعلیه‌السلام است و آخرین آنها مهدی موعودعلیه‌السلام است.

 « وَ اسْتَمِعْ یَومَ یُنادِالْمُنادِِِ مِِِنْ مَکانٍ قَریبٍ یَومَ یَسْمَعُونَ الصَّیْحَةَ بِالْحَقِّ. ذلِکَ یُومُ الْخُروجِ»

- گوش فرا ده و منتظر روزی باش که منادی از مکان نزدیک ندا می‌دهد روزی که همگان صیحه‌ی رستاخیز را به حق می‌شنوند. آن روز روز خروج است.

سوره ق/41 و 42

علی بن ابراهیم در تفسیرش که منسوب به امام صادقعلیه‌السلام است. گوید:

امام فرمود: منادی صیحه حضرت قائمعلیه‌السلام و نام پدرش ندا می‌کند و اینکه خداوند فرمود:

( روزیکه آن صیحه را به حق بشنوند آن هنگام روز خروج است)

منظور صیحه از سوی آسمان به نام قائمعلیه‌السلام است و آن روز خروج و ظهور است.

 « اِنْ نَشَأ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَةٌ فَظَلَتْ اَعْناقُهُمْ لَها خاضِِعین»

- اگر ما اراده کنیم از آسمان بر آنها آیه‌ای نازل می‌کنیم که گردنهایشان در برابر آن خاضع گردد.

سوره شعراء/4

در کتب معروفی مانند (ارشاد مفید) و روضه‌ی کافی و کمال الدین شیخ صدوق و تفسیر قمی آمده است که امام صادقعلیه‌السلام در تفسیر این آیه فرمود: منظور طغیانگران بنی امیه هستند که به هنگام قیام مهدی(عج)آیه‌ی آسمانی را می‌بینند و در برابر آن ناچار به تسلیم می‌ شوند. روشن است که منظور از این روایت بیان مصداقی از مفهوم وسیع آیه است که سرانجام به هنگام ظهور حضرت مهدیعلیه‌السلام رهبر حکومت جهانی، تمام حکومتهای ظلم و جور که خطّ بنی امیه را ادامه می‌دهند به حکم اجبار در برابر قدرت مهدیعلیه‌السلام و حمایتهای الهی او سر تسلیم فرود می‌آورند.

ابو بصیر می‌گوید: از امام باقرعلیه‌السلام راجع به همین آیه پرسیدم، امامعلیه‌السلام فرمود: این آیه درباره‌ی قائم آل محمدصلی‌الله‌علیه‌و‌آله نازل شده است. اسم او از سوی آسمان اعلام خواهد شد.

ابن عباس در تفسیر آیه شریفه می‌فرماید:

این آیه درباره‌ی ما و راجع به بنی امیه نازل شده، برای ما دولتی خواهد بود که گردنهایشان را خوار می‌‌سازد، پس از سختی و گردنکشی آنها و پس از عزت آن را به پستی می‌کشاند.

 « وَ یُومَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُون َبِِنَصْرِ اللهِ»

- و در آن روز مؤمنان خوشحال خواهند شد.

سوره روم/4

امام صادقعلیه‌السلام درباره‌‌‌‌ی این آیه‌‌‌ی شریفه می‌فرماید: منظور از خوشحالی مؤمنان در آن روز خوشحالی وسرور آنان در قبرهایشان نسبت به قیام و ظهور حضرت قائمعلیه‌السلام است.

 « قُلْ یَومَ الْفَتْحِ لایَنْفَعُ الَّذینَ کَفَرُوا اِیمانُهُمْ وِلا هُمْ یَُنْظَرُون»

- بگو روز پیروزی ایمان آوردن سودی به حال کافران نخواهد داشت و به آنها هیچ مهلت داده نمی‌شود.

سوره سجده/29

ابن دُرّاج می‌گوید شنیدم حضرت صادقعلیه‌السلام درباره‌ی قول خداوند عزّوجلّ که می‌فرماید: ‹ای رسول ما بگو، در روز پیروزی ایمان کسانی که کفر ورزیدند سودی به حالشان نخواهد داشت و مهلت داده نخواهد شد› فرمود:

روز فتح و پیروزی روزیست که دنیا بر روی حضرت قائمعلیه‌السلام گشوده می‌شود کسی که پیش از آن هنگام مؤمن نبوده و بعد از این فتح، یقین کند ایمانش نفعی به حالش نخواهد داشت ولی هر که پیش از آن ایمان داشته و منتظر ظهورش بود، ایمانش برایش سودمند خواهد بود و خداوند مقام و شأنش را نزد امام قائمعلیه‌السلام بزرگ خواهد ساخت در روز قیامت و رستاخیز بهشتش را از ولی محبوب خواهد، فرمود و این است پاداش دوستان و اهل ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و ذریه‌‌‌ی طاهرین آن حضرتعلیه‌‌‌السلام.

 « وَ الشَّمْسٍ وَ ضُحاها. وَ الْقَمَرِ اِذا تَلاها. وَالنَّهارِ اِذا جَلّاها. وَ الَّیْلِ اِذا یَغْشاها»

- سوگند به خورشید و هنگام اوج درخشندگیش. سوگند به ماه که در پی آن تابان است. و سوگند به روز که تاریکی را می‌زداید و جهان را روشن می‌‌‌سازد و به شب گاهی که عالم را در پرده‌‌ی سیاهی برکشد.

سوره شمس/1 و2

از امام صادقعلیه‌السلام راجع به این آیه سؤال شد فرمودند: منظور‌ از خورشید رسول خداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌باشد که برای مردم دینشان را واضح و روشن ساخت و منظور از ماه که در پی آن تابان است، امیرالمؤمنینعلیه‌السلام است که در پی رسول خداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله است و منظور از روز که تاریکی‌ را میزداید و جهان را روشن می‌کند امام از ذریّه‌ی فاطمه نسل رسول الله‌‌‌‌‌‌‌‌صلی‌‌الله‌علیه‌‌و‌‌‌آله است که تاریکی ظلم و جور را می‌زداید پس خداوند سبحان از او حکایت آورده که فرموده: سوگند به روز که تاریکی را می‌زداید و جهان را روشن می‌سازد منظور از آن قائمعلیه‌السلام می‌باشد. و منظور از شب گاهی که عالم را در پرده‌ی سیاهی بر کشد آن امامان جور و ستم هستند که به استبداد خود جدای از خاندان رسولصلی‌الله‌علیه‌و‌آله زمام امور را بدست گرفتند و به مسندی تکیه زدند که آل رسول از آنها نسبت به آن شایسته‌تر بودند پس دین خدا با ظلم و ستم پوشاندند که خدای سبحان کار آنان را حکایت کرد و فرمود:

سوگند به شب گاهی که عالم را در پرده‌‌‌‌‌ی سیاهی بر کشد.

 « اِنَّ عِدَّةَ الشُهُورِ عِنْدَ اللهِِ اِثْنا عَشَرَ شَهْراً فی کِتابِ اللهِ یَوْمَ خَلَقََ السََّمواتِ وَ الْاَرْضَ مِِنْها اَرْبَعَةٌ حُرًمٌ ذلِکَ الدّّینُ الْقَیِّمُ فَلا تُظْلِِمُوا فِیهِنَّ اَنْفُسَکُمْ»

- همانا شماره‌‌‌‌‌ی ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است از آن روز که آسمانها و زمین را آفرید چهار ماه از آنها حرام است. این است آیین استوار پس در آنها بر خودتان ستم مکنید.

سوره توبه/36

امام باقرعلیه‌‌‌‌‌‌السلام فرمودند:

از امور حتمی که نزد خداوند تبدیل ناپذیر است قیام قائمعلیه‌‌السلام است پس هر کس در آنچه می‌گویم شک کند در حالی خداوند را ملاقات خواهد نمود که او کافر و منکر خدا باشد. سپس فرمود: پدر و مادرم فدای تو باد ای کسی که هم نام من و هم کنیه‌‌ی من است، هفتمین امام بعد از من، پدرم فدای کسی که زمین را پر از قسط و عدل خواهد ساخت همچنانکه از ظلم و جور پر شده است.......

....... و اینکه خداوند می‌فرماید:‹ شماره ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است›

همان امامانعلیه‌السلام و بر پا دارندگان دین خدای عزّوجلّ می‌باشند........

(ادامه‌‌‌ی روایت در توضیح بخشهای دیگر آیه که در شأن علی بن ابیطالب علیه‌‌‌السلام است)8

 1- تفسیر نور الثقلین جلد 4 صفحه110                     2- کمال الدین و تمام النعمة جلد 2 صفحه340

3- کفایة الاثر صفحه60                                       4- کمال‌‌ الدین و تمام النعمة‌   

5- نور الثقلین جلد 3 صفحه212                             6- اثباة الهداة جلد 1 صفحه168 حدیث93

7- ارشاد شیخ مفید صفحه705  حدیث 7                   8- کتاب الغبة صفحه 86 

بر گرفته از کتاب سیمای مهدی در قرآن

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد